موضوع: "آیا یار غار پیامبر (ص) "ابوبکر" ترسیده بود؟"

آیا یار غار پیامبر (ص) « ابـوبکر» ترسیـده بود ؟

?جـای بسی تعجب و تأسف است که پیروان اهل سنت در مورد یار غار پیامبر بسیار مبالغه می نمایند و مفتخرند که ابوبکر در حال فرار از مکّه ، همراه پیامبر (ص) بوده است . ولی توجهی به فداکاری حضرت علی (ع) در «لیله المبیت » ندارند که حضرت نه تنها از موضع خطر فرار نکردند ، بلکه در دل خطر به جای رسول خدا (ص)در بستر خوابیدند

حالا شما با حق و انصاف قضاوت نمایید: آیا فرار از خطر با فضیلت تر است یا در دل خطر ماندن به خاطر جان رسول و فرستاده خدا ؟!

آیـا یـار غار پیامبر ترسیده بود ؟پیامبر (ص) در حالیکه از مکه خارج می شد، با ابوبکر برخورد نمود. او بخوبی می دانست که چرا پیامبر (ص) شبانه از مکه بیرون می رود

پیامبر (ص) بدون تأمل با ابوبکر به طرف بیرون شهر به سمت مدینه و یثرب رهیپار شدند

?خوب ! آیا این احتمال نمی رود که شاید کفار ابوبکر را ببیند و با کمی شدت و عصبانیت از او سؤال کنند:پیامبر (ص)را ندیدی ؟ و او نیز از ترس بگوید :چرا! از فلان مسیر حرکت می کرد !

? شاید گفته شود که : ابوبکر هرگز نمی ترسید … پس باید در جواب گفت : چگونه در محضر رسول خدا (ص) که حریم امن الهی بوده، ترسیده است؟! با این توصیف به طریق اولی، در نزد کفّار هم ترسیده و هم…

? در کتاب «عقــد الـغرید» آمده است :مأمون علماء بزرگ اهل سنت را جمع کرد و به آنان گفت :« من ثابت میکنم که علی بعد ازپیامبر (ص) افضـل از مردم بود.»یکی از علمـاء اهل سنت گفت:خیر! ابوبکر افضل بود! چون یار غار پیامبر(ص) بود ……مأمون در جواب گفت :« همین آیه ” ثانی اثنین اذهما فی الغاز اذیقول لصاحبه : لاتحزن ان الله معنا»دلیل بر ضعف ایمان ابوبکر است نه فضیلت او »… فریاد علماء اهل سنت بلند شد و به اعتراض گفتند : چگونه یا خلیفه؟!

مأمون گفت :«آکان رضی ام سخطا؟»

آیا خداوند از ترس او راضی بود یا غضبناک ؟

اسحاق در جواب گفت :«اِنَّ ابابکر انما حزن من اجل رسول الله (ص) خوفاً علیه و غماً ان یصل الی رسول الله شیء من المکروه »؛

(ابابکر ترس برای رسول خدا داشت و ناراحت بود از اینکه مبادا ناراحتی به پیامبر برسد!)

مأمون گفت : اگر می گویی حزن ابابکر مورد رضایت خدا بود ، پس چرا پروردگار به پیامبر می فرماید : به مصاحب خود بگو :«لا تحزن!»

پس ، حزن ابابکر مورد غضب خدا بوده است .( به دلیل نهی خدا)

?"""کتـاب افــسانه خلافت « مهدی دانـشمـند صـ۴۴ـــ تا صـــ۴۶ـــ »?

?برای نمونه در مناظره امام باقر(ع) و حروری آمده است :

حـروری به امام (ع) گفت : ابوبکر چهار صفت داشت که به سبب آن ها سزاوار امامت بود. امام (ص) فرمود : آن صفات کدام اند؟ گفت : او اولین صدیق بود و ما او را نمی شناسیم مگر اینکه او را صدیق بخوانند ؛ دوم آن که در غار (ثور ) همراه پیامبر (ع) بود ؛ سوم آنکه در کنار پیامبر (ص) دفن شد. امام (ع) فرمود : آیا این صفات مختص ابوبکر است و دیگران از آن بی بهره اند ؟ گفت : آری . امام (ع) فرمود : وای بر تو ! این صفات که گمان میکنی منقبت ابوبکر است ،و منقصت اوست …اینکه گفتی در غارهمراه پیامبر (ص) بود. از چند جهت رذیلت است و نه فضیلت : نخست آنکه آنچه در این آیه آمده این است که ابوبکر با پیامبر (ص) از مکه خارج شده و همراه او بوده است ؛ در حالی که خداوند در قرآن می فرماید ، گاه ممکن است کافر همراه مؤمن گردد : « قَـالَ لَهُ صَـاحِـبُهُ و هُوَ یُحَاوِرُهُ أَکَفَرْتَ» و «أَن تَقُومُواْ لِلّٰهِ مَثْنیٰ وَ فُرَدَیٰ ثُمَّ تَتَفَکَّرُواْ مـَا بِصَـاحِبِکُم مّـِن جِـنَّةٍ».  بنابراین همراهی با پیامبر (ص) برای ابــوبـکر ـ که نه ستمی از او باز داشت و نه با دشمن پیامبر (ص) جنـگید ـ مدحی نیسـت

?"""هـمان ، ج ۲۷ ،ص ۳۱۸""""?